به گزارش مشرق ، کیهان نوشت: رضا ربع پهلوی شاهزاده ناکام خاندان پهلوی که متهم به قتل برادر و خواهر خود و بالا کشیدن دارایی های غارت شده است، در مصاحبه با فوکوس آن لاین و در جواب این سؤال که آیا آرزو دارید تاج شاهی بر سر بگذارید، می گوید: صد البته. اصولاً برای من خوب است که به کشورم خدمت کنم در غیر این صورت، همه این زحمت ها را برای خود روا نمی دانستم و داوطلبانه در تیررس قرار نمی گرفتم(!؟) مراسم جانشینی من به جای پدرم در مصر برگزار شد البته سوگند پادشاهی نخوردم ولی طبق قانون من شاهم(!) هر چند در برخی روستاها هنوز من را ولیعهد می شناسند.
وی درباره این بیان خبرنگار که «ایران در زمان پدر شما چندان دموکراتیک نبود»، می گوید: پدرم بر این باور بود که باید ابتدا به مردم تا حدی آموزش بدهد تا دموکراسی امکان پذیر شود. می خواست ابتدا جامعه مدنی ایجاد کند. او کشور را داوطلبانه ترک کرد(!) بسیاری از اپوزیسیون که آن روز انقلابی بودند پیش من می آیند و می گویند بهتر بود پدرت ما را می گرفت و اعدام می کرد. ما که خبر نداشتیم چه می شود.
خبرنگار از ربع پهلوی می پرسد «یک خواهر و یک برادرتان خودکشی کرده اند. چه چیزی آنها را به این کار وحشتناک واداشت؟». او در پاسخ بدون اشاره به اینکه اموال آنها را بالا کشیده، می گوید: این دو نتوانستند هول- و- هراسی را که خانواده ما شاهدش بود کاملاً تاب بیاورند. نمی دانم وقتی تصمیم می گیرند به زندگی خود پایان دهند در سرشان چه می گذرد. این وضعیت روحی را نمی شناسم. اما مطمئنم که آدم چنین کاری را به دلایل سطحی انجام نمی دهد. تراژدی آنها برای من نماد این است که کمی مانده بود تا اینها پا به صحنه بگذارند و بعد همه چیزشان را گرفتند. البته برای من هم صادق است. من بزودی 52 ساله می شوم در حالی که 3 سال قبل از 20 سالگی و امکان پادشاهی مجبور به خروج از ایران شدیم. فقط احساس وظیفه من را نگه داشته است.
وی با بیان اینکه «تغییر رژیم در ایران مسئله رژیم های سعودی و قطر و بحرین هم هست اما غرب مسئله فشار به ایران برای تغییر رژیم را فراموش کرده»، از ارتباط خود با «سران جنبش سبز و اصلاح طلبان» خبر داد و گفت: من با سران جنبش سبز تماس دارم. گرچه با موسوی شخصاً تلفنی صحبت نکرده ام. اما شبکه هایی وجود دارد که از طریق آنها گفتگو می کنیم. بسیاری از «اصلاح طلب های» سابق در این فاصله متقاعد شده اند که حکومت را نمی توان از درون اصلاح کرد. امید به اصلاح از درون وقت تلف کردن است.
شاهزاده ناکام پهلوی در این مصاحبه همچنین با این سؤال مواجه شد که «آیا می توانید تصورش را بکنید که دست از خواسته های خود بردارید و تنها مانند یک فرد معمولی زندگی کنید؟» پاسخ داد: فکر می کنید که مثلاً هوادارانم چنین چیزی را می پذیرند؟ اینان زندگی را بر من جهنم خواهند کرد و من را خائن خواهند دانست! بنابراین من برخلاف خواهران و برادرانم اصولاً چاره دیگری ندارم و از این رو تصمیم گرفته ام این نقشی را که سرنوشت برایم رقم زده خیلی جدی بگیرم(!) وگرنه نمی توانم به چشمان خود نگاه کنم.
وی درباره این بیان خبرنگار که «ایران در زمان پدر شما چندان دموکراتیک نبود»، می گوید: پدرم بر این باور بود که باید ابتدا به مردم تا حدی آموزش بدهد تا دموکراسی امکان پذیر شود. می خواست ابتدا جامعه مدنی ایجاد کند. او کشور را داوطلبانه ترک کرد(!) بسیاری از اپوزیسیون که آن روز انقلابی بودند پیش من می آیند و می گویند بهتر بود پدرت ما را می گرفت و اعدام می کرد. ما که خبر نداشتیم چه می شود.
خبرنگار از ربع پهلوی می پرسد «یک خواهر و یک برادرتان خودکشی کرده اند. چه چیزی آنها را به این کار وحشتناک واداشت؟». او در پاسخ بدون اشاره به اینکه اموال آنها را بالا کشیده، می گوید: این دو نتوانستند هول- و- هراسی را که خانواده ما شاهدش بود کاملاً تاب بیاورند. نمی دانم وقتی تصمیم می گیرند به زندگی خود پایان دهند در سرشان چه می گذرد. این وضعیت روحی را نمی شناسم. اما مطمئنم که آدم چنین کاری را به دلایل سطحی انجام نمی دهد. تراژدی آنها برای من نماد این است که کمی مانده بود تا اینها پا به صحنه بگذارند و بعد همه چیزشان را گرفتند. البته برای من هم صادق است. من بزودی 52 ساله می شوم در حالی که 3 سال قبل از 20 سالگی و امکان پادشاهی مجبور به خروج از ایران شدیم. فقط احساس وظیفه من را نگه داشته است.
وی با بیان اینکه «تغییر رژیم در ایران مسئله رژیم های سعودی و قطر و بحرین هم هست اما غرب مسئله فشار به ایران برای تغییر رژیم را فراموش کرده»، از ارتباط خود با «سران جنبش سبز و اصلاح طلبان» خبر داد و گفت: من با سران جنبش سبز تماس دارم. گرچه با موسوی شخصاً تلفنی صحبت نکرده ام. اما شبکه هایی وجود دارد که از طریق آنها گفتگو می کنیم. بسیاری از «اصلاح طلب های» سابق در این فاصله متقاعد شده اند که حکومت را نمی توان از درون اصلاح کرد. امید به اصلاح از درون وقت تلف کردن است.
شاهزاده ناکام پهلوی در این مصاحبه همچنین با این سؤال مواجه شد که «آیا می توانید تصورش را بکنید که دست از خواسته های خود بردارید و تنها مانند یک فرد معمولی زندگی کنید؟» پاسخ داد: فکر می کنید که مثلاً هوادارانم چنین چیزی را می پذیرند؟ اینان زندگی را بر من جهنم خواهند کرد و من را خائن خواهند دانست! بنابراین من برخلاف خواهران و برادرانم اصولاً چاره دیگری ندارم و از این رو تصمیم گرفته ام این نقشی را که سرنوشت برایم رقم زده خیلی جدی بگیرم(!) وگرنه نمی توانم به چشمان خود نگاه کنم.
